جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ شنبه ۸ ارديبهشت


 
  • میزان زکات فطره و کفّاره در سال ۱۴۰۳
  • پیام در پی شهادت سردار مجاهد، سرتیپ پاسدار محمدرضا زاهدی
  • پیام به نوزدهمین نمایشگاه قرآن و عترت اصفهان
  • پیام در پى ارتحال عالم جليل القدر مرحوم آيت‌الله امامى كاشانى«قدّس‌سرّه»
  • پیام در آستانۀ برگزاری ششمین دورۀ انتخابات مجلس خبرگان رهبری و دوازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی
  • شرکت در ششمین دورۀ انتخابات مجلس خبرگان و دوازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی
  • پیام در پی ارتحال عالم‌جلیل‌القدر آیت‌اللّه آقای حاج سید محمّد موسوی بجنوردی «رضوان‌اللّه‌علیه»
  • پیام تسلیت در پی درگذشت آيت‌الله آقاى حاج شيخ عبدالقائم شوشترى«رضوان‌الله‌عليه»
  • پیام تسلیت در پی درگذشت مرحوم آيت‌الله نمازى«رضوان‌الله‌علیه»

  • -->

    در زمینه فقه / رساله توضیح المسائل- احکام / زکات
    مواردى كه زكات واجب می‏شود

    صفحه 215


    1، 2، 3 و 4.‌ گندم، جو، خرما و كشمش‏

    مسئله 1425- زكات گندم و جو و خرما و كشمش وقتى واجب مى‏شود كه به مقدار نصاب برسند و نصاب آنها تقريباً 288 من تبریز است و صاحب آنها بالغ و عاقل باشد و بتواند در آنها تصرّف كند.

    مسئله 1426- زكات گندم و جو وقتى واجب مى‏شود كه به آنها گندم و جو گفته شود و زكات كشمش و خرما وقتى واجب مى‏شود كه به آنها انگور و خرما گفته شود، ولى وقت دادن زكات در گندم و جو موقع خرمن شدن و جدا كردن كاه آنها و در خرما موقع چيدن آنها و در كشمش موقعى است كه خشك شده باشند.

    مسئله 1427- اگر پيش از دادن زكات، مقدارى از اين چهار چيز را مصرف كند، بايد زكات آن را بپردازد.

    مسئله 1428- اگر بعد از آنكه زكات اين چهار چيز واجب شد مالك آن بميرد، بايد مقدار زكات را از مال او بدهند، ولى اگر پيش از واجب شدن زكات بميرد، هر يك از ورثه كه سهم او به اندازۀ نصاب است بايد زكات سهم خود را بدهد.

    مسئله 1429- هرگاه زراعت يا باغى را قبل از واجب شدن زكات خريدارى كند، زكات بر عهدۀ مالك جديد است، و اگر بعد از آنكه زكات واجب شده بخرد، زكات بر عهدۀ فروشنده يعنى مالك قديم است.

    مسئله 1430- اگر وزن اين چهار چيز موقعى كه تر است به اندازۀ نصاب برسد و بعد از خشك شدن كمتر از مقدار نصاب شود، زكات آن واجب نيست.

    مسئله 1431- اگر مقدارى از اين چهار چيز را پيش از واجب شدن زكات مصرف كند، اگر باقى‌ماندۀ آن به اندازۀ نصاب باشد، بايد زكات آن را بدهد.

    مسئله 1432- اگر يكى از اين چهار چيز كه زكات آنها را داده چند سال نزد او بماند، زكات ندارد.

    صفحه 216

    مسئله 1433- اگر اين چهار چيز از آب باران يا نهر مشروب شوند يا مثل امروزه به وسيلۀ تلمبه‏هاى گوناگون سيراب شوند و يا مثل زراعت‌هاى مصر از رطوبت زمين استفاده كنند، زكات آنها يك دهم است و اگر با دلو و مانند آن آبيارى شوند، زكات آنها يك بيستم است و اگر مقدارى از باران يا نهر يا رطوبت زمين استفاده كند و به همان مقدار از آبيارى با دلو و مانند آن استفاده نمايد، زكات نصف آن يك‌دهم و زكات نصف ديگر آن يك‌بيستم مى‏باشد، يعنى سه چهلم (هفت و نيم درصد) آن را بابت زكات بدهند.

    مسئله 1434- اگر اين چهار چيز، هم از آب باران يا مانند آن مشروب شوند و هم از آب دلو يا مانند آن استفاده كنند، چنانچه طورى باشد كه بگويند مثلاً با دلو آبيارى شده نه باران، زكات آن يك‌بيستم است و اگر بگويند مثلاً با آب باران آبيارى شده نه دلو، زكات آن يك‌دهم است.

    مسئله 1435- مبالغى را كه براى اين چهار چيز خرج كرده است، مى‏تواند از حاصل كسر كند، و چنانچه بعد از كم كردن اينها به حدّ نصاب (تقريباً 288 من) برسد، زكات آن واجب مى‏شود، ولى اگر استفادۀ ديگرى غير از اين چهار چيز نظير كاه و علف ببرد، نبايد مخارج را از زراعت كم كند، بنا بر اين اگر هزار تومان خرج زراعت كرده است و هزار تومان برداشت كاه و علف داشته است، نمى‏تواند مخارجى را كه براى آن چهار چيز كرده كم كند.

    مسئله 1436- اگر زمين و اسباب زراعت يا يكى از اين دو، ملك خود او باشد، نبايد كرايۀ آنها را جزو مخارج حساب كند، و نيز براى كارهايى كه خودش كرده يا ديگرى بى‏اجرت انجام داده، چيزى از حاصل كسر نمى‏شود.

    مسئله 1437- اگر انسان در چند شهر كه فصل آنها با يكديگر اختلاف دارد و زراعت و ميوۀ آنها در يك وقت به دست نمى‏آيد، اين چهار چيز را داشته باشد و همۀ آنها محصول يكسال حساب شود، اگر روى هم به مقدار نصاب شود، زكات آن واجب است.

    مسئله 1438- كسى كه بدهكار است و مالى هم دارد كه زكات آن واجب شده، اگر بميرد، بايد اوّل تمام زكات را از مالى كه زكات آن واجب شده بدهند، بعد قرض او را ادا نمايند.

    مسئله 1439- اگر اين چهار چيز كه زكات آنها واجب شده خوب و بد دارد، مى‏تواند زكات هر كدام از خوب و بد را از خود آنها بدهد، ولى زكات همه را از بد نمى‏تواند بدهد.

    صفحه 217

    5 و 6.‌ طلا و نقره‏

    مسئله 1440- طلا دو نصاب دارد:

    اوّل: 15 مثقال معمولى است كه اگر به اين مقدار برسد، يك چهلم آن را بايد بدهد و تا به اين مقدار نرسد، زكات آن واجب نيست.

    دوّم: سه مثقال معمولى است، يعنى اگر سه مثقال به پانزده مثقال اضافه شود، بايد زكات تمام 18 مثقال را از قرار يك چهلم بدهد و اگر كمتر از سه مثقال اضافه شود فقط بايد زكات 15 مثقال آن را بدهد و زيادى آن زكات ندارد، و همچنين است هر چه بالا رود، يعنى اگر سه مثقال اضافه شود، بايد زكات تمام آنها را بدهد و اگر كمتر اضافه ‏شود، مقدارى كه اضافه ‏شده زكات ندارد.

    مسئله 1441- نقره نيز دو نصاب دارد:

    اوّل: 105 مثقال معمولى است كه اگر نقره به 105 مثقال برسد، بايد يك‏چهلم آن را بدهد و اگر به اين‏مقدار نرسد، زكات بر آن واجب نيست.

    دوّم: 21 مثقال است، يعنى اگر 21 مثقال به 105 مثقال اضافه شود، بايد زكات تمام 126 مثقال را به طورى كه گفته شد بدهد و اگر كمتر از 21 مثقال اضافه شود، فقط بايد زكات 105 مثقال آن را بدهد و زيادى آن زكات ندارد و همچنين است هر چه بالا رود؛ يعنى اگر 21 مثقال اضافه شود بايد زكات تمام آنها را بدهد و اگر كمتر اضافه شود مقدارى كه اضافه شده و كمتر از 21 مثقال است زكات ندارد، بنابراين اگر انسان يك چهلم از هر مقدار طلا و نقره دارد بدهد، زكاتى را كه بر او واجب بوده داده و گاهى هم بيشتر از مقدار واجب داده است، مثلاً كسى كه 110 مثقال نقره دارد، اگر يك چهلم آن را بدهد زكات 105 مثقال آن را كه واجب بوده داده و مقدارى هم براى 5 مثقال آن داده است.

    مسئله 1442- كسى كه طلا يا نقرۀ او به اندازۀ نصاب است، گرچه زكات آن را داده باشد، تا وقتى كه از نصاب اوّل كم نشده، همه ساله بايد زكات آن را بدهد.

    مسئله 1443- زكات طلا و نقره در صورتى واجب مى‏شود كه آن را سكّه زده باشند.

    مسئله 1444- زكات طلا و نقره در صورتى واجب مى‏شود كه انسان يازده ماه مالك مقدار نصاب‏ باشد و اگر در بين يازده ماه، طلا و نقرۀ او از نصاب اوّل كمتر شود، زكات بر او واجب نيست.

    صفحه 218

    مسئله 1445- اگر در بين يازده ماه، طلا و نقره‏اى را كه دارد با طلا يا نقره يا چيز ديگر عوض نمايد يا آنها را آب كند، زكات بر او واجب نيست، ولى اگر براى فرار از دادن زكات اين كارها را بكند، بايد زكات آن را بدهد.

    مسئله 1446- اگر طلا و نقره‏اى كه دارد خوب و بد داشته باشد، مى‏تواند زكات هر كدام از خوب و بد را از خود آن بدهد.

    مسئله 1447- طلا و نقره‏اى كه بيشتر از اندازۀ معمول فلز ديگرى دارد، بايد ببينند اگر به اندازۀ معمول فلز ديگر مى‏داشت، به اندازۀ نصاب، كه مقدار آن گفته شد، مى‏رسيد يا نه، و در صورتي كه به اندازۀ نصاب مى‏رسيد، بايد زكات آن را بدهند، و در صورتي كه شك دارد كه خالص آن به اندازۀ نصاب هست يا نه، بايد برّرسى كند.

    مسئله 1448- اگر طلا و نقره‏اى كه دارد نمى‏داند به اندازۀ زكات هست يا نه، يا شك دارد كه فلز آن به اندازۀ معمول است يا نه، بايد به وسيلۀ اهل خبره يا راه ديگرى مقدار آن را معلوم كند.

    7 و 8 و 9.‌ شتر و گاو و گوسفند

    مسئله 1449- زكات شتر، گاو و گوسفند بر كسى واجب است كه بالغ و عاقل باشد و بتواند در مال خود تصرّف كند.

    مسئله 1450- زكات شتر، گاو و گوسفند، غير از شرط‌هايى كه گفته شد، دو شرط ديگر دارد:

    اوّل: عرفاً به آن بيكار بگويند، گرچه بارها از آن كار كشيده باشند.

    دوّم: عرفاً بگويند در تمام سال از علف بيابان خورده است گرچه بارها از علف دستى خورده باشد؛ پس اگر تمام سال يا مقدارى از آن را از علف چيده شده يا از زراعتى كه ملك مالك يا ملك شخص ديگر است بچرد، زكات ندارد.

    مسئله 1451- اگر انسان براى شتر، گاو و گوسفند خود چراگاهى را كه كسى نكاشته بخرد، يا اجاره كند يا براى چراندن در آن باج بدهد، بايد زكات آنها را بدهد.

    مسئله 1452- شتر دوازده نصاب دارد:

    اوّل: پنج شتر، و زكات آن يك گوسفند است و تا شماره شتر به اين مقدار نرسد زكات ندارد.

    دوّم: ده شتر، و زكات آن دو گوسفند است.

    سوّم: پانزده شتر، و زكات آن سه گوسفند است.

    صفحه 219

    چهارم: بيست شتر، و زكات آن چهار گوسفند است.

    پنجم: بيست و پنج شتر، و زكات آن پنج گوسفند است.

    ششم: بيست و شش شتر، و زكات آن يك شتر است كه داخل سال دوّم شده باشد.

    هفتم: سى و شش شتر، و زكات آن يك شتر است كه داخل سال سوّم شده باشد.

    هشتم: چهل و شش شتر، و زكات آن يك شتر است كه داخل سال چهارم شده باشد.

    نهم: شصت و يك شتر، و زكات آن يك شتر است كه داخل سال پنجم شده باشد.

    دهم: هفتاد و شش شتر، و زكات آن دو شتر است كه داخل سال سوّم شده باشد.

    يازدهم: نود و يك شتر، و زكات آن دو شتر است كه داخل سال چهارم شده باشد.

    دوازدهم: صد و بيست و يك شتر و بالاتر از آن است كه بايد چهل تا چهل تا حساب كند و براى هر چهل تا يك شترى بدهد كه داخل سال سوّم شده باشد يا پنجاه تا پنجاه تا حساب كند و براى هر پنجاه تا يك شترى بدهد كه داخل سال چهارم شده باشد. شترى كه به عنوان زكات داده مى‏شود، بايد ماده باشد و اگر شتر ماده ندارد، مى‏تواند نر بدهد و چنانچه هیچ‌یک را به سن‌هاى ذكر شده ندارد، بايد بخرد يا قيمت آن را بدهد.

    مسئله 1453- زكات ما بين دو نصاب واجب نيست؛ پس اگر شمارۀ شترهايى كه دارد از نصاب اوّل كه پنج است بگذرد، تا به نصاب دوّم كه ده تا است نرسيده، فقط بايد زكات پنج تاى آن را بدهد و هم چنين است در نصاب‌هاى بعد.

    مسئله 1454- گاو دو نصاب دارد:

    اوّل: سى گاو است كه وقتى شمارۀ گاو به سى رسيد، بايد يك گوساله‏اى كه داخل سال دوّم شده بدهد.

    دوّم: چهل گاو است و زكات آن يك گوسالۀ ماده‏اى است كه داخل سال سوّم شده باشد و زكات ما بين سى و چهل واجب نيست؛ مثلاً كسى كه سى و نه گاو دارد، فقط بايد زكات سى گاو آنها را بدهد و نيز اگر از چهل گاو زيادتر داشته باشد تا به شصت نرسيده، فقط بايد زكات چهل گاو آن را بدهد و بعد از آنکه به شصت رسيد، چون دو برابر نصاب اوّل را دارد، بايد دو گوساله‏اى كه داخل سال دوّم شده بدهد و همچنين هر چه بالا رود، بايد يا سى تا سى تا حساب كند يا چهل تا چهل تا.

    صفحه 220

    مسئله 1455- گوسفند پنج نصاب دارد:

    اوّل: چهل گوسفند، و زكات آن يك گوسفند است و تا تعداد گوسفندان به چهل نرسد زكات ندارد.

    دوّم: صد و بيست و يك گوسفند، و زكات آن دو گوسفند است.

    سوّم: دويست و يك گوسفند، و زكات آن سه گوسفند است.

    چهارم: سيصد و يك گوسفند، و زكات آن چهار گوسفند است.

    پنجم: چهار صد و بالاتر از چهار صد گوسفند، كه بايد آنها را صد تا صد تا حساب كند و براى هر صد تاى آن يك گوسفند بدهد و لازم نيست زكات را از خود گوسفندها بدهد، بلكه اگر گوسفند ديگرى بدهد يا مطابق قيمت گوسفند پول بدهد، كافى است.

    مسئله 1456- زكات مابين دو نصاب واجب نيست، پس اگر شمارۀ گوسفندهاى كسى از نصاب اوّل كه چهل است بيشتر باشد تا به نصاب دوّم كه صد و بيست و يك است نرسيده، فقط بايد زكات چهل گوسفند آن را بدهد و زيادى آن زكات ندارد و همچنين است در نصاب‌هاى بعد.

    مسئله 1457- زكات شتر، گاو و گوسفندى كه به مقدار نصاب برسد، واجب است، چه همۀ آنها نر باشند يا ماده، يا بعضى نر باشند و بعضى ماده.

    مسئله 1458- در زكات، گاو و گاوميش يك جنس حساب مى‏شود و شتر عربى و غير عربى يك جنس است، و همچنين بز و ميش و شيشك در زكات با هم فرقى ندارند.

    مسئله 1459- اگر گوسفند براى زكات بدهد، بايد اقلًا داخل سال دوّم شده باشد و اگر بز بدهد، بايد داخل سال سوّم شده باشد.

    مسئله 1460- گوسفندى را كه بابت زكات مى‏دهد، اگر قيمتش مختصرى از گوسفندهاى ديگر او كمتر باشد اشكال ندارد، ولى بهتر است گوسفندى را كه قيمت آن از تمام گوسفندهايش بيشتر است بدهد و همچنين است در گاو و شتر.

    مسئله 1461- اگر چند نفر با هم شريك باشند، هر كدام آنان كه سهمش به نصاب اوّل رسيده، بايد زكات بدهد و بر كسى كه سهم او كمتر از نصاب اوّل است، زكات واجب نيست.

    مسئله 1462- اگر يك نفر در چند جا گاو يا شتر يا گوسفند داشته باشد و روى هم به اندازۀ نصاب‏ باشند، بايد زكات آنها را بدهد.

    مسئله 1463- اگر گاو، گوسفند و شترى كه دارد مريض و معيوب هم باشند، بايد زكات آنها را بدهد.

    صفحه 221

    مسئله 1464- اگر گاو، گوسفند و شترى كه دارد همه مريض يا معيوب يا پير باشند، مى‏تواند زكات را از خود آنها بدهد، ولى اگر همه سالم و بى‏عيب و جوان باشند، نمى‏تواند زكات آنها را مريض، معيوب يا پير بدهد، بلكه اگر بعضى از آنها سالم و بعضى مريض و دسته‏اى معيوب و دستۀ ديگر بى‌عيب و مقدارى پير و مقدارى جوان باشند، بايد حدّ متوسّط را مراعات كند.

    مسئله 1465- اگر پيش از تمام شدن ماه يازدهم، گاو، گوسفند و شترى را كه دارد با چيز ديگر عوض كند، يا نصابى را كه دارد با مقدار نصاب از همان جنس عوض نمايد، مثلاً چهل گوسفند بدهد و چهل گوسفند ديگر بگيرد، زكات بر او واجب نيست، امّا اگر قصد او از اين كارها فرار از زكات باشد، زكات بر او واجب است.

    مسئله 1466- كسى كه بايد زكات گاو، گوسفند و شتر را بدهد، اگر زكات آنها را از مال ديگرش بدهد، تا وقتى كه شمارۀ آنها از نصاب كم نشده، همه ساله بايد زكات آنها را بدهد.

    چاپ
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365